مبانی فوکوس(درک عمق میدان در عکاسی)
مقدمه
در این بخش قصد داریم در مورد چند عنصر مهم برای تمرینِ کنترل خلاقیت روی تصویر و عکس نهایی صحبت کنیم. بهغیر از نور و روشنایی، ترکیببندی و فوکوس(که شامل عمق میدان میشوند) المانهای اصلی هستند که میتوانید از طریق آنها تمرین مطرح شده را انجام دهید. فوکوس به شما این امکان را میدهد که یک سوژه را جدا کنید و بهطور خاص چشم بیننده را دقیقاً به جایی که میخواهید جلب کنید. اولین چیزی که برای درک فوکوس بیان میشود، عمق میدان است.
1- عمق میدان(DOF- Depth of Field)
عمق میدان، ناحیهای از قسمت پیشین(جلو) تا عقب عکس است که دراین ناحیه عکس واضح و شارپ است. به محض اینکه یک موضوع(شامل شیء یا فرد) خارج از این محدوده قرار بگیرد، برای مثال اگر خیلی به لنز نزدیک باشد یا در عمق پسزمینه باشد، فوکوسِ روی آن از دست میرود. در هر ناحیهای از عمق میدان، نقطهای برای فوکوس مطلوب وجود دارد که در آن نقطه موضوع در واضحترین و شارپترین حالت خودش قرار دارد. دو راه برای توصیف کیفیتهای مربوط به عمق میدان وجود دارد؛ عمق میدان کم(shallow DOF)، عمق میدان زیاد(deep DOF). عمق میدان کم، زمانیست که محدودهای که شامل فوکوس میشود بسیار باریک و از چند اینچ تا چند فیت است. عمق میدان زیاد، زمانیست که محدودهای که شامل فوکوس میشود از چند یارد تا بینهایت را شامل میشود. در هر دو مورد، عمق میدان(DOF) در مقابل و در پشت نقطهی فوکوس اندازهگیری میشود. عمق میدان(DOF) توسط سه عامل تعیین میشود: اندازهی دریچهی دیافراگم، فاصله از لنز و فاصلهی کانونی از لنز. در ادامه بیان میکنیم که هرکدام از این موارد چگونه کار میکنند.
2- دریچهی دیافراگم(Aperture)
دریچهی دیافراگم، درواقع دریچهی پشت لنز است که تعیین میکند چه مقدار نور از طریق لنز به حسگر تصویر برسد. اندازهی دریچهی دیافراگم با درجه F (f-stops) اندازهگیری میشود(یکی از دو مجموعه عددی که روی بدنهی لنز نوشته شده است، عدد دیگر مربوط به فاصلهی کانونی است). درجات f بهعنوان مقادیر معکوس عمل میکنند ، مثلاً یک درجهی f کوچک(مانند F/2.8) برای دریچهی دیافراگم بزرگتری جواب میدهد که در نتیجه عمق میدان کم دارد. برعکس این حالت، یک درجهی f بزرگ(مانند F/16) برای یک دریچهی دیافراگم کوچکتر یا باریکتر جواب میدهد و بنابراین عمق میدان زیادی دارد.
3- دریچهی دیافراگم کوچک در مقایل دریچهی دیافراگم بزرگ
دستکاری کردن دریچهی دیافراگم سادهترین و اغلب مورداستفادهترین راه برای تنظیم عمق میدان است. برای رسیدن به عمق میدان زیاد، غنی و گسترده، باید درجهی f را روی F/11 یا بالاتر تنظیم کنید. ممکن است هنگامی که به عکسهایی که در فضای بیرون و در طول درخشانترین اوقات روز گرفته شدهاند، نگاه میکنید، به این قانون پی ببرید. در این مورد، دوربین روی F/16 یا بالاتر تنظیم شده است و عمق میدان تقریباً زیاد است(شاید چندین یارد در مقابل و تقریباً تا بینهایت در پشت نقطهی فوکوس).
در ادامه، به دوعکسی که برای نمونه کنار هم قرار گرفتهاند نگاه کنید. عکس سمت چپ، عمق کانونی گستردهای دارد و احتمالاً با توجه به سایههای کوتاه و قوی، حوالی ظهر گرفته شده است، درجهی f برای دریچهی دیافراگم در این عکس F/22 است. عکس سمت راست، بسیار کمعمق است، شاید درجهی f دریچهی دیافراگم آن F/2.8 باشد. بااینحال، سرعت شاتر برای رسیدن به یک نوردهی مناسب بهتر است به1/1000thنزدیکتر باشد تا میزان افزایش نور ورودی به لنز با f/2.8 را جبران کند.
4- محدودههای مختلف دریچهی دیافراگم
محدودهی دیافراگم، وسیعترین تا کوچکترین دامنهی دهانهی لنزها را مشخص میکند؛ یعنی f/1.4(روی یک لنز فوق سریع) تا f/32(با افزایشی تدریجی)، (f/2، f/2.8، f/4، f/5.6، f/8، f/11، f/16 و f/22).
هر درجهی f یک بخش از نور را ارائه میدهد؛ این«بخش» حاصل یک معادلهی ریاضی است(معادلهای که در آن فاصلهی کانونی لنز بر قطر دهانهی دریچهی دیافراگم تقسیم میشود) که تعیینکنندهی میزان نور ورودی به لنز، صرفنظر از طول لنز است. بهطوریکه یک f/4 روی 50mm، دهانهی کوچکتری نسبت به یک f/4 روی 200mm دارد، اما مقدار برابری از نور، از هر دو لنز عبور و به حسگر عکس برخورد میکند، بنابراین نوردهی یکسانی را ایجاد میکنند. هر حرکت که دامنه را بالا ببرد(مثلاً f/2 را تا f/2.8)، مقدار نور را به نصف کاهش میدهد و هر حرکت که دامنه را پایین بیاورد(مثلا f/11 را به f/8)، نور عبوری از لنز را دوبرابر میکند. درک این مفهوم و چگونگی تأثیر آن روی نوردهی بسیار مهم است، زیرا این مفهوم برای ایجاد یک مقدار معین نوردهی، با سرعت شاتر بهصورت متناوب کار میکنند.
اساساً هنگامیکه شما اندازهی دریچهی دیافراگم را یک پله تغییر میدهید، باید سرعت شاتر را یک درجه در جهت مخالف تغییر دهید تا نوردهی ثابتی داشته باشید و این تغییر در دریچهی دیافراگم متعاقباً عمق میدان(DOF) را نیز تغییر میدهد.
فاصله از لنز
آخرین عنصری که عمق میدان را تحت تأثیر قرار میدهد، فاصلهی سوژه از لنز است که میتوانید عمق میدان را با تغییر این فاصله تنظیم کنید. بهعنوان مثال، هرچه موضوع به لنز نزدیکتر باشد(و فوکوس روی موضوع تنظیم شده باشد)، عمق صحنه کمتر خواهد بود. برعکس، هرچه موضوع دورتر باشد، عمق صحنه زیادتر خواهد بود. تغییر فاصله نسبت به موضوع، حداقل راه عملی برای دستکاری عمق میدان است و با تغییر فاصله از یک سوژه نسبت به لنز، ترکیببندی تصویر هم تغییر میکند. برای حفظ یکپارچگی ترکیب تصویر و درعین حال تغییر عمق میدان از طریق تغییر فاصله، شما میتوانید فاصلهی کانونی را(یا از طریق تغییر لنزها و یا با بزرگنمایی) تغییر دهید.
چرا تغییر فاصلهی کانونی تأثیر روی عمق میدان را خنثی میکند؟ به این خاطر است که ویژگیهای بصری لنز مورد استفاده که عمق میدان بیشتر(لنزهای کوتاهتر) یا عمق میدان کمتر(لنزهای طولانیتر) را تأمین میکنند. ویژگیهای فیزیکی یک لنز در یک فاصلهی کانونی معین، روی عمق میدان نیز تأثیر میگذارد. یک لنز با فاصلهی کانونی کوتاهتر(مثلاً 27mm) تا 5m فوکوس میکند و در f/4 عمق میدان بیشتری(شاید از 3 متر در قسمت جلو و 20 متر در پشت) را نسبت به فاصلهی کانونی بیشتر(مثلاً 300mm) خواهید داشت؛ همچنین در f/4 که در 5 متر فوکوس شده است، یک لنز 300mm عمق میدان بسیار کمی خواهد داشت.
درحقیقت، برای کمک بیشتر به شما در این زمینه، باید بگوییم که هر لنز یک کتابچهی راهنمای کاربر با نمودار عمق میدان برای هر f/stop و فواصل اصلی فوکوس دارد. عمق میدان تنها یک مسألهی فیزیکی است و درک این مفهوم بسیار مهم است.
جمعبندی
تغییر عمق میدان، راهی مناسب برای تغییر ویژگیهای عکس شما و دستکاری دریچهی دیافراگم، روشی مناسب برای انجام این کار است؛ زیرا تأثیر ناچیزی روی ترکیببندی دارد. شما فقط نیاز دارید که سرعت شاتر(یا تغییر حساسیت نورـایزو) را تغییر دهید تا تغییرات نوردهی حاصل از تنظیمات درجهی f را جبران کنید. همچنین تغییر فاصله و فاصلهی کانونی روی عمق میدان تأثیر میگذارند، اما این تغییرات از نظر ترکیببندی کم اهمیت هستند. بنابراین، تغییرات دریچهی دیافراگم بهترین راه برای دستکاری عمق میدان،س بدون تأثیر روی ترکیببندی عکس است.
ترجمه اختصاصی صنعت عکاسی